خرمشهر؛ از مقاومت تا پیروزی
پیروزی و آزادسازی خرمشهر یکی از رویدادهای مهم در کشور و در زمان جنگ تحمیلی بوده است که پس از 578 روز اشغال در سوم خرداد 61 اتفاق افتاد.
از آزادسازی خرمشهر با نمادی از پیروزی، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن می توان یاد کرد. این فتح انعکاس جهانی داشت به همین دلیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، سوم خرداد را به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی در تقویم رسمی ایران نامگذاری کرده است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان با تبریک فرارسیدن سالروز آزادسازی خرمشهر اظهار داشت: در سال 61 مقدمه ای در رابطه با آزادسازی خرمشهر وجود دارد که به آن کم پرداخته شده و آن مقاومت 45 روزه مردم خرمشهر در آن روزها بود.
وی افزود: خرمشهر به نحوی اسیر بعثی ها بود و نمی توان دلاوری های مردم طی 45 روز مقاومت در مقابل بعثی ها را نادیده گرفت.
ایشان ادامه داد: قسمت عمده ای از مقاومت و حمایت مردم بود که شامل شدند از زنان، کودکان و نوجوانان که متاسفانه مقاومت آنها نادیده گرفته شده است.
مدیرکلی فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان تصریح کرد: در مقاومت 45 روزه مردم خرمشهر مگر چند نفر حضور داشتند و توانستند جلوی یک ارتش تا دندان مسلح عراق را بایستند، شاید تعدادشان به 40-50 نفر هم نمی رسد، به طور مثال نیروها در منطقه ای از خرمشهر می جنگیدند و دوباره به سمت دیگری از منطقه رفته و مقاومت می کردند به آن معنا که نیروهای کمی از شهر در مقابل صدام می جنگیدند.
ایشان با اشاره به نقش زنان و فرزندان در این پیروزی: می توان از شهدایی مانند نوجوان خرمشهری شهید »بهنام محمدی« یاد کرد که برای دفاع از وطن اسلحه به دست گرفت و به دفاع از شهر و وطن خود بپاخاست.
وی تاکید کرد: آزادسازی خرمشهر یک اتفاق مهمی بود که ما یاد شهدا را همیشه گرامی می داریم. آزادی و امنیت امروز را مدیون پدران و مادران شهدا هستیم.
نام: شهید محمدعلی جهانآرا فرزند سیدهدایت جهانآرا
تولد: 1333 در خرمشهر
سمت: فرمانده وقت سپاه خرمشهر
علت شهادت: سانحه هوایی
محل شهادت: کهریزک تهران
تاریخ شهادت: 7 مهر 1360
* دلاورمردی که بعثیان را زمینگیر کرد
چیزی از پیروزی انقلاب اسلامی ایرانیان نگذشته بود که جنگ مثل یک مهمان ناخوانده وارد کشور شد. ارتش هنوز دچار آشفتگی بود و بعثیان با این خیال خام که فرصت مغتنمی برای ایرانگشایی به دست آوردهاند پا از مرز خود فراتر نهادند تا در نخستین گام، خوزستان را اشغال کنند. این حمله ظهر 31 شهریور سال 1359 آغاز شد اما مقاومت مردم و سپاه غیرتمند خرمشهر دنیا را حیرت زده کرد و نشان داد که تجاوز به خاک ایران کار سادهای نیست. محمدعلی جهانآرا، جوان 27 سالهای که در خرمشهر متولد شده بود و فرماندهی سپاه این شهر را برعهده داشت با تجهیزات و یاران اندکش، چنان دفاع از شهر را طراحی کرد که لشکر بعث نه تنها 48 ساعته نتوانست خوزستان را تصرف کند بلکه حیرت زده پشت دروازههای خرمشهر زمینگیر شد. چیزی نگذشت که آوازه این فرمانده دلیر در عراق پیچید و بعثیان عامل اصلی ناکامیهایشان را محمد جهانآرا میدانستند. هر اسیری که نسبتی با او داشت را به بدترین شکل ممکن شکنجه و شهید میکردند اما هیچوقت دستشان به محمدعلی جهانآرا نرسید. در آستانه سالروز شهادتش گذری اجمالی بر دلاوریهای مردی انداختهایم که پدرش هفته پیش از محله گرگان به دیار باقی شتافت.
* مبارز خستگیناپذیر
ممدعلی جهانآرا، نماد ایستادگی و مقاومت خرمشهر و ایران، سال 1333 در خرمشهر متولد و از همان کودکی با عشق با خدا و خاندان عصمت و طهارت آشنا شد. 15 سالگی به گروه مبارزان «حزبالله خرمشهر» پیوست و به همین دلیل توسط ساواک دستگیر و پس از یک سال حبس آزاد شد. سال 1355 به عضویت گروهی درآمد تا با رژیم شاه مسلحانه مبارزه کند و تحصیلات دانشگاهیاش را هم در تبریز ادامه دهد. با توجه به فعالیتهایش ساواک تحقیقات گستردهای برای دستگیریاش آغاز کرد و به همین دلیل محمد به زندگی و مبارزه مخفیانه روی آورد. او سال 1358 ازدواج کرد و سال 59 با آغاز جنگ تحمیلی بهعنوان فرمانده سپاه خرمشهر در برابر رژیم بعث جانانه ایستاد. پس از شکست حصر آبادان هم در هفتم مهرماه سال 60 یعنی 34 سال پیش در سانحهای هوایی به شهادت رسید.
* درسی برای امر به معروف
سیدهدایت جهانآرا : (پدر شهید ) »کدام صفت اخلاقی شهید جهانآرا را مردم و مسئولان باید الگوبرداری کنند؟« و پاسخ پدر بسیار صریح بود: »خدا مسئول را مسئول کرده که به مردم خدمت کند نه فخر بفروشد. هیچکسی نمیتواند بگوید من از دیگری برترم. محمد، یک شخص مقرراتی بود. سپاه خرمشهر 2 در داشت. یکی برای ورود مردم، یکی برای سپاهیان. روزی از بستگان نزدیکمان برای دیدن محمد میخواست از در سپاهیان وارد شود ولی اجازه نداد و گفت که از دری که مردم دیگر میآیند وارد شود. مقررات را برای همه یکسان میدانست. اما این خاطره پدر هم بسیار قابل تأمل است: پس از شهادتش خانم محجبهای را دیدم که مرا شناخت. نزدم آمد و گفت: »اول جنگ، حجاب درستی نداشتم. برای پرسیدن سؤالی باید نزد شهید جهانآرا میرفتم اما سپاهیان به دلیل شرایط حجابم اجازه ورود نمیدادند تا اینکه خود جهانآرا از راه رسید. به دلیل بدحجابیام سرش را پایین انداخت اما خیلی خوشرو و محترمانه با من برخورد کرد و پاسخ سؤالاتم را داد. رفتار او باعث شد تا از آن پس حجابم را رعایت کنم.«
* ازدواج شهید جهان ارا
مراسم عقد ابتدایی او سر مزار علی، برادرش در بهشت زهرا(س) جاری شد. مراسم عقد رسمی هم با سادگی در منزل همسرش و با حضور خانواده محمد و چند نفر از دوستان برگزار شد. یک جلد کلامالله مجید و یک سکه طلا به عنوان مهریه تعیین شد. محمد آن یک جلد قرآن را پس از ازدواج خرید و در صفحه اول جملههایی نوشت: »امیدم این است که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر که همه چیز فناپذیر است جز این کتاب.« همسرش هم آن یک سکه را بعد از عقد بخشید. این شروع زندگی آنها بود. هفته بعد از مراسم هم راهی خرمشهر شدند.
* قطعهای که ماندگار شد
وقتی خرمشهر آزاد شد جای محمد جهانآرا، نماد ایستادگی خرمشهر در جشن پیروزی خالی بود. مردی که 45 روز بعثیان را پشت دروازههای شهر زمینگیر کرده بود مخاطب قطعهای زیبا و ماندگار شد. قطعهای که با صدای غلامرضا کویتیپور، به گوش مردم رسید و هنوز هم احساساتشان را بیدار میکند.
* ممد نبودی
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پرثمر گشته
آه و واویلا، کو جهانآرا
از هجرت ای سردار دل، گلها پژمردند
نخلهای شهر ما، بیسر میمردند
در دست مردان خدا، جامت میماند
در یاد مستان، نامت میماند….